چرا تن به این رنج می دهد عشق عشق عشق

ساخت وبلاگ
سلام. صبح چهارشنبه تون بخیر و شادی. فکر کردم مانی رو تا اول مهر نیاز نیست بیارم مدرسه. دیروز اس دادند که امروز کارگاه کلاس اولی هاست. بدی راه دور همینه. بابت دو ساعت باید بیاریش و تا عصر نتونی ببریش. اینه که امروز با مانی اداره ام. تا ساعت ده که ببرمش مدرسه.    پریروز مانی پیش مادر مهدی بود. عصر قرار بود برم دنبال دخترخاله ام که بریم جنت آباد برای دخترش کیف مدرسه بخره. پارسال ما برای مانی از منوچه چرا تن به این رنج می دهد عشق عشق عشق...
ما را در سایت چرا تن به این رنج می دهد عشق عشق عشق دنبال می کنید

برچسب : همون,دقایق,زندگی,کردم, نویسنده : 4ashtiashti5 بازدید : 258 تاريخ : چهارشنبه 22 شهريور 1396 ساعت: 17:07

سلام. صبح همگی بخیر و شادی. ساعت 09:35 صبح یکشنبه. یکشنبه است ولی عین شنبه است چون دیروز تعطیل بوده. حتما خیلی ها این روزها درگیر عروسی اند. دل همه خوش باشه به حق علی. کمتر از دو هفته هم مونده به اول مهر. اینه که خیلی ها دارن با عجله میرن مسافرت. ماهم گذاشته بودیم هفته آخر شهریور بریم. ولی با این اوصاف نمیدونم چی میشه. حالا میگم جریانش رو.    چهارشنبه عصر با مهدی رفتیم شهران دنبال مانی. زدیمش زیر چرا تن به این رنج می دهد عشق عشق عشق...
ما را در سایت چرا تن به این رنج می دهد عشق عشق عشق دنبال می کنید

برچسب : پاشنه, نویسنده : 4ashtiashti5 بازدید : 283 تاريخ : چهارشنبه 22 شهريور 1396 ساعت: 1:20

سلام. صبح بخیر.   نمیدونم. واقعا دیگه نمیدونم چه باید کرد. امروز صبح دوستم میگفت باید باهاش جدی حرف بزنی. ولی من فکر میکنم الان زمان صبره. باید بذارم خودش به این نتیجه برسه. که لج نکنه. که بهش ثابت بشه... داداشم این مدت باشگاه میره، ورزش میکنه، به خودش میرسه، سرش به گل و گیاهش گرمه. نمیخواد خودشو از تک و تای زندگی بندازه. شایدم میخواد خیلی قوی باشه. اینقدر قوی که بازم دختره برگرده و بهش تکیه کنه. چرا تن به این رنج می دهد عشق عشق عشق...
ما را در سایت چرا تن به این رنج می دهد عشق عشق عشق دنبال می کنید

برچسب : بنام,خداوند,بخشنده,مهربان, نویسنده : 4ashtiashti5 بازدید : 299 تاريخ : چهارشنبه 22 شهريور 1396 ساعت: 1:20

سلام به روی ماه همگی. یه وقت کوتاه گیرم اومده ببینم تا کجا میشه بنویسم. خوبین شماها؟ وای که این هفته من هممممممه اش بیرون بودم. من میگم موتور بخرم، مهدی میگه نعععععععععع!!!!!!!!!!    دیروز عصر که خونه رسیدیم، ساعت نزدیک شش بود. من که هلاک بودم. فقط گوشت رو گذاشتم تو یخچال و هرکی یه گوشه ای خزید که چرت بزنه. مهدی ملافه شو از رو تخت برداشت و رفت رو کاناپه زیر کولر خوابید. مانی هم سر تختش. منم رفتم ر چرا تن به این رنج می دهد عشق عشق عشق...
ما را در سایت چرا تن به این رنج می دهد عشق عشق عشق دنبال می کنید

برچسب : درستش,کنیم, نویسنده : 4ashtiashti5 بازدید : 216 تاريخ : يکشنبه 19 شهريور 1396 ساعت: 10:26

سلام. ظهر بخیر. ساعت 02:08 بعداز ظهره. چون این چند روز درگیر مهمونم و شنبه هم تعطیله نمیشه بنویسم. الان گفتم دستی به قلم ببرم و تا ساعت دو و نیم که چای بعدازظهر رو میارن باهاتون حرف بزنم. اگه این نوشتن نبود چی میشد واقعا.    دیروز عصر که رسیدیم خونه، مهدی، مانی رو زور کرد که بخوابه. تو راه مانی خوابیده بود و دیگه خوابش نمی اومد. ولی مهدی گفت باید بخوابی. هفته قبل مهدی یه روزی رفت کباب خرید از بیرو چرا تن به این رنج می دهد عشق عشق عشق...
ما را در سایت چرا تن به این رنج می دهد عشق عشق عشق دنبال می کنید

برچسب : بانو,آشتی, نویسنده : 4ashtiashti5 بازدید : 644 تاريخ : يکشنبه 19 شهريور 1396 ساعت: 10:26

سلام ظهر بخیر. ببخشید که نشده بنویسم از اول هفته.  همه اش درگیر خریدهای اداره ام. تایم زیادی رو از اداره دورم. امروزم اداره مون یه جلسه عمومیه. حمالیش مال ماست. سفارش گل و شیرینی و میوه و بقیه حمالیا. اینا به جز وظایف کاریه. مثل خرید مثلا ملزومات کامپیوتری. هنوزم خیلی از کارها مونده. خوبیم. میریم و میاییم. دلم میخواد درست و حسابی بنویسم. از حس هام. از این روزها. ا زمهر که بوی عزیزش داره میاد. ولی چرا تن به این رنج می دهد عشق عشق عشق...
ما را در سایت چرا تن به این رنج می دهد عشق عشق عشق دنبال می کنید

برچسب : کوتاه, نویسنده : 4ashtiashti5 بازدید : 294 تاريخ : دوشنبه 13 شهريور 1396 ساعت: 16:12

سلام.

صبح پنجشنبه همگی بخیر و شادی.

یه پست کوتاه میذارم. چون امروز خیلی کار دارم. بعدش چون امروز پنجشنبه است، همکارم نیستند و راحت ترم می تونم در کنار کارهام یه جای آروم و دور از شلوغی هر روز پیدا کنم و کتابم رو تکمیل کنم.

 

[ادامه مطلب را در اینجا بخوانید ...] چرا تن به این رنج می دهد عشق عشق عشق...

ما را در سایت چرا تن به این رنج می دهد عشق عشق عشق دنبال می کنید

برچسب : تدارک, نویسنده : 4ashtiashti5 بازدید : 273 تاريخ : يکشنبه 12 شهريور 1396 ساعت: 7:54

سلاااااااااااام. صبح قشنگ خنک تابستونی تون بخیر.

 

[ادامه مطلب را در اینجا بخوانید ...] چرا تن به این رنج می دهد عشق عشق عشق...

ما را در سایت چرا تن به این رنج می دهد عشق عشق عشق دنبال می کنید

برچسب : فلافل,علاج,گلودرد, نویسنده : 4ashtiashti5 بازدید : 244 تاريخ : چهارشنبه 8 شهريور 1396 ساعت: 17:11

سلام. صبح شنبه همگی بخیر. این ماه آخر تابستون هم با روزهای بلندش سر بشه به شادی ان شاءالله. من که عاشق روزهای بلندم. صبح میشه و هرچی میری، هنوز شب نشده. فرصت زیادی داری واسه هزار تا کار.     هوا هم یحتمل رو به خنکی میره. کلا حس خوبیه از این به بعد. البت تا برسیم به اول مهر و ترافیکش! عرض کنم خدمتتون که سه شنبه رفتیم خونه و من گفتم بریم خونه خودمون. بعدش حموم کردم و مواد قیمه پلو رو ریختم لای برنج چرا تن به این رنج می دهد عشق عشق عشق...
ما را در سایت چرا تن به این رنج می دهد عشق عشق عشق دنبال می کنید

برچسب : شلوغی,شهریور,نوشت, نویسنده : 4ashtiashti5 بازدید : 260 تاريخ : شنبه 4 شهريور 1396 ساعت: 20:54

سلام صبح بخیر. آقا بدیها رو مرور نکردن خیلی خوبه. حس سبکی میده به آدم.   مهدی کلا عادت نداره که من از اداره و زمین و زمان حرف نزنم. پریشب دیگه طاقت نیاورد و گفت: یعنی سر کارت هیچ اتفاقی نمی افته؟ گفتم خب مثل همیشه است. همون اتفاقات. ولی نمیخوام بدیها رو بگم. اعصابم خرد میشه. شنبه که حالم خیلی بد شد تو اداره واقعا میخواستم فرار کنم. یه جا هم رزومه فرستادم از شما پنهون نباشه. قرار شد بهم خبر بدن. البت اون همکار قدیمی ام ده روز مسافرته و نیست. منم به خدا توکل کردم. ببینم خیر در چیه. ولی بدیها رو که نمی نویسم و نمیگم، انگار یه لایه از رو پوست و روحم برداشته شده. سبکترم. حالا کی بشه منفجر بشم خدا ع چرا تن به این رنج می دهد عشق عشق عشق...
ما را در سایت چرا تن به این رنج می دهد عشق عشق عشق دنبال می کنید

برچسب : قرمز, نویسنده : 4ashtiashti5 بازدید : 308 تاريخ : چهارشنبه 1 شهريور 1396 ساعت: 17:32